******************* WELLCOME *********************
دستای من سرده...یعنی پر دردم..
یعنی کمت دارم...انگار گمت کردم!
انگار که حالم رو اصلا نمیدونی..
همینکه میپرسیش یعنی ازم دوری..
..
من عاشقت بودم...یه عاشق خسته
اونی که هستیش و..به چشم تو بسته
اونی که هر لحظه .. محتاج دستاته
برای ارامش .. اغوش تو جاشه

 

+ تاريخ یک شنبه 4 / 12 / 1391ساعت 1:6 نويسنده Unknown |

تو یادت رفته وقتی گریه دارم

برای اشکای من شونه باشی

تو یادت رفته باید خونه باشی

باید پیش من دیوونه باشی

.

.

نگو خونه بگو دیواره بی در

که سر تا پاش و خاموشی گرفته

مگه من توی تقدیرت نبودم ؟

شاید دنیا  فراموشی گرفته...

+ تاريخ سه شنبه 8 / 11 / 1391ساعت 1:57 نويسنده Unknown |

مهمون اسمونیِ من , برای شما میمیرم 

برا پریشونی موهات اره بخدا میمیرم

اگه من و قابل بدونی همسفرت شم امشب

یه جا همین گوشه کنارا بی سروصدا میمیرم...

باید من و ببخشی بابا که خسته و بی حوصلم

خوابم نبرده حتی یک شب از بس پریشونه دلم

بابا..توی اسمونا دنبالت میگشتم...تو کجا..خرابه کجا؟

بابا..روی ستاره ها اسمت و نوشتم...تو کجا..خرابه کجا؟
.
.
ای شافع روز جزا ..تو کجا...خرابه کجا؟
ای ساکن عرش خدا..تو کجا...خرابه کجا؟
.
.
تو کجا....خرابه کجا؟
.
.
دیشب تو خواب دیدم ملائک صورتم و پاک میکنن...
دیدم یه گوشه ی خرابه دارن منو خاک میکنن...

 

برای دانلود این مداحی زیبا از لینک زیر استفاده کنید و یا انرا انلاین گوش کنید.


برچسب‌ها: محرم امام حسین(ع) حضرت رقیه (س)
ادامه مطلب
+ تاريخ سه شنبه 5 / 9 / 1391ساعت 1:58 نويسنده Unknown |

روزی دروغ به حقیقت گفت: مــــیل داری

با هم به دریـــا برویم و شنـــا كنیم

، حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول

خورد. آن دو با هم به كنار ساحل رفتند

، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش

را در آورد تا برای شنا اماده شود! . دروغ حیلــــه گـــر از فرصت استفاده کرد و

لباسهای او را پوشید و رفت . از آن روز

  همیشه حقیقت عــــریان و زشت است و طالبی ندارد، اما

دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری

آراسته نمایان می شود... .


برچسب‌ها: دروغ حقیقت زشت زیبا
+ تاريخ دو شنبه 21 / 5 / 1391ساعت 17:15 نويسنده Unknown |

 آنجا کجاست : که منطق تقلید است ,

 

کتاب دکور است , روزنامه تبلیغات است , آزادی میدان است ,

 

جمهوری خیابان است , استقلال تیم است , شعار آسان است ,

 

شعور نایاب است , پینه های دست عار است , پینه بر پیشانی افتخار است

 

دروغ حلال است , شادی حرام است , اعدام اصلاح است , اصلاح فساد است ,

 

دانا افسرده است , نادان کمیاب است , درد مردم بی درمان است ,

 

ریا ایمان است , ایمان برای نان است

 .

.

.

آنجا کجاست؟!!

+ تاريخ شنبه 10 / 5 / 1391ساعت 21:50 نويسنده Unknown |

   دستای من سرده

 

 

    یعنی که من تنهام  **  یعنی ازت دورم **  یعنی تو رو میخوام

    دستای من سرده

    یعنی که دل تنگم     ***     یعنی برای تو با گریه  میجنگم      

   دستای من سرده

یعنی که دل کندی    ***    یعنی که غمگینم اما تو میخندی

   دستای من سرده

  یعنی که پر دردم     ***     یعنی دلم میخواد پیش تو برگردم

 ((****)) 

به عشق تو    قسم  به جون  تو

میمیرم   واسه  چشمای   قشنگت

 ((****)

 به جون تو ..  بدون تو ..   میمیرم واسه چشمای قشنگت..



برچسب‌ها: عشق قسم تو من چشمای قشنگ تو قشنگ مردن دل کندن
+ تاريخ شنبه 6 / 4 / 1391ساعت 12:16 نويسنده Unknown |

دلم برایت تنگ است

و هیچ کاری از دست من برنمی آید !

زخم می نهد بر دلم

که حتی نمی توانم بگویم

تو را گم کردم

چون ...

تو هیچ وقت از آن من نبودی !!هیچوقت !

 


برچسب‌ها: تنهایی زخم بی کسی درد دل دلتنگی غربت غریبی عشق دوست داشتن
+ تاريخ جمعه 31 / 3 / 1391ساعت 21:39 نويسنده Unknown |

آن لحظه که دلتنگ یارم می شوم.
خود به خود هوس باران را می کنم.


آن لحظه که اشک از چشمانم سرازیر می شود.
هوس یک کوچه تنها را می کنم.
آن لحظه است که دلم می خواهد
تنهایی در زیر باران بدون هیچ چتر و سر پناهی قدم بزنم
قدم بزنم تا خیس خیس شوم ،
خیس تر از قطره های باران…. خیس تر از آسمان و درختان
آن لحظه که خیس خیس می شوم ، دلم می خواهد باز زیر باران بمانم ،
دلم نمی خواهد باران قطع شود.
دلم می خواهد همچو آسمان که بغضش را خالی می کند ،
خالی شوم ...
از دلتنگی ها ، از این شب پر از تنهایی
تنها صدای قطره های باران را می شنوم ،
اشک می ریزم ،
و آرزوی یارم را می کنم
دلم می خواهد آسمان با اشکهایش سیل به پا کند
لحظه ای که آرام آرام می شوم
و دیگر تنهایی را احساس نمی کنم ،
چون باران در کنارم است.
باران مرا آرام می کند ،
مرا از غصه ها و دلتنگی ها رها می کند و به آرزوهایم نزدیک می کند
آن دم که باران می بارید ، بغض غریبی گلویم را گرفته بود ،
دلم می خواست همچو آسمان که صدای رعدش
پنجره های خاموش را می لرزاند فریاد بزنم ،
فریاد بزنم تا یارم هر جای دنیاست صدای مرا بشنود.
صدای کسی که خسته و دلشکسته
با چشمان خیس و دلی عاشق در زیر باران قدم می زند ،
تنهایی در کوچه های سرد و خالی…
کجایی ای یار من ؟
کجایی که جایت در کنارم خالی است.
در این شب بارانی تو را می خواهم ،
به خدا جایت خالی خالی است.
کاش صدایت همچو صدای قطره های باران در گوشم زمزمه می شد
تو بودی شبی عاشقانه با هم داشتیم
تو که نیستی منی که همان مرد تنها می باشم
قصه ای غمگین را در این شب بارانی خواهم داشت.
قصه مرد تنها در یک شب بارانی ،
شبی که احساس می کنم بیشتر از همیشه عاشقم.
آری
آن شب آموختم که
باران بهترین سر پناه من برای رفع دلتنگی هایم است....


برچسب‌ها: باران دلتنگی شب عاشقانه عشق یار
+ تاريخ چهار شنبه 29 / 3 / 1391ساعت 10:46 نويسنده Unknown |

Hijab Is Not Limitation.


برچسب‌ها: hijab حجاب عفاف حیا
+ تاريخ پنج شنبه 25 / 3 / 1391ساعت 15:53 نويسنده Unknown |
صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 ... 14 صفحه بعد